نویسنده: امین رضا کمالیان
 



***
نام: سید محمدجان ولی؛ ملقب به خواجه قلندر مرشد/ نشانی: شهرستان سراوان، بخش مرکزی، شهر محمدی/ قدمت: قرن نهم قمری/ تاریخ بازسازی: 1382/ دایر: قبرستان/ مدیریت: نوادگان خواجه مرشد
***

(1) موقعیت مقبره

مقبره‌ی خواجه مرشد در قبرستان قدیمی شهر محمدی در قسمت شرقی شهرستان سراوان، بخش مرکزی و به فاصله‌ی پانزده کیلومتری از مرکز شهر واقع است.
براساس اسناد موجود و به دست آمده نسب خواجه مرشد پس از سی و چهار نسل به حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و در نهایت به پیامبر اسلام می‌رسد. دسترسی به این مقبره، از طریق جاده‌ی اصلی شهرستان سراوان به شهرهای محمدی، آسپیچ و بم پشت امکان‌پذیر است. پس از عبور از شهرستان سراوان و دزک و طی کردن مسافتی در حدود پانزده کیلومتر شهر محمدی نمایان می‌شود. شهر محمدی جمعیتی بالغ بر 13000 نفر دارد. مردمان این روستا، بیشتر به کشاورزی، دامداری و برخی در کارهای اداری و مؤسسات غیردولتی و تجارت مشغول هستند. فاصله‌ی مقبره خواجه مرشد تا جاده‌ی اصلی، هزار متر و در وسط شهر محمدی قرار گرفته و این مسافت دارای جاده است. که معمولاً زائران با وسایل نقلیه، خود را به مقبره می‌رسانند. مقبره بر زمینی صاف و هموار واقع شده است.
شهر محمدی آب و هوای معتدل و زمین‌های حاصلخیز و نخلستان‌های سرسبز دارد و از جمله شهرهایی است که دارای بازاری قدیمی است.

(2) تاریخچه‌ی مقبره

الف) نام و نشان صاحب مقبره:

بنا به گفته معتمدان، خواجه مرشد از عارفان، زاهدان و علمای مشهور سراوان بود، که اصل و نسب وی از خراسان و از سادات است. در حدود 290 سال پیش در این منطقه شهری به نام نی‌تور یا نی‌تول در دامنه‌ی کوه‌های سیاهان یا سیاخان، که هم‌اکنون متروک است، به دست وی ساخته شد که اسناد آن بر روی سنگ نوشته‌ای مربوط به سال 1150 هـ.ق موجود است. بنابر روایتی، وی در هفت سالگی پدر خود را از دست داد و از همان سالها اقوامش او را به حضرت حاجی عبدالرحیم، از عالمان مشهور، سپردند تا در کنار وی تربیت شود و به کمالات برسد تا اینکه حضرت حاجی صاحب دختر خود را به ازدواج وی درآورد. وی به دلیل دینداری و خداپرستی و زهد و از آنجا که در حدود چهل و پنج سال در غاری به نام شنگاسکی در حال عبادت و ریاضت و مناجات با خدا بود مورد توجه مردم قرار گرفت.
براساس اسناد موجود و به دست آمده نسب خواجه مرشد پس از سی و چهار نسل به حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و در نهایت به پیامبر اسلام می‌رسد. سیدمحمد معروف به خواجه قلندر مرشدجی به قول بلوچ‌ها واجه مرشد بن سیدموسی بن سید شهداد بن سید واعظ بن سید باباعلی بن سید بابا کمال بن سید بابا جمال بن سید مردان شاه معروف به بابا علی شاه مردان بن سید حسن بن سید شیخ حسین بلانوش بن سید غیاث الدین بن سید مخدوم بهاالدین بلاگردان نقشبندی بن سید جلال الدین بن سید عبدالله بن سید زین العابدین بن سید امیر قاسم بن سید شعبان الدین بن سید برهان الدین بن سید محمود رومی بن سید بلامی بن سید امیر نقیب بن سید خلوتی بن سید فخرالدین بن سید محمود علی بن سیدنا امام حسن عسگری بن سیدنا امام علی النقی بن سیدنا امام محمدتقی بن سیدنا امام موسی الرضا بن سیدنا امام موسی کاظم بن سیدنا امام جعفر صادق بن سیدنا امام محمدباقر بن سیدنا امام زین العابدین بن سیدنا حضرت امام حسین (علیه السلام) شهید کربلا بن سیدنا و مولانا اسدالله الغالب شاه مردان شیر یزدان قوت پروردگار امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابوطالب و حضرت ام ابیها فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) بن حضرت محمد مصطفی اشرف انبیا خاتم النبیین پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم).
بنابر روایتی، وی در زمینه‌ی نقشه‌کشی مشهور بوده و می‌گویند نقشه‌ی شهر متروکه نی‌تور یا نی‌تول و شهر محمدی و قلعه‌ی مشهور محمدی به دست وی طراحی شده است. از خواجه اشعار زیادی در زمینه‌های عرفانی و غزل برجای مانده که می‌گویند دیوان وی دارای 1500 بیت شعر و 150 عزل است و حاشیه‌های زیادی بر دیوان وی نوشته شده و هفتاد و چهار سال پیش، دیوان خواجه را شخصی به نام ملارحیم بخش جمع‌‌آوری کرده است.
در همایش برگزار شده در اوائل سال 1389، مقاله‌ای بدین مضمون قرائت شد. توجه به نکات عرفانی در شعر مرشد و در همه‌ی غزلیات وی زیاد مشاهده می‌شود به طوری که در همه‌ی اشعارش نام خدا و محمد به کار رفته است. خواجه مرشد در غزل خود آشکار شدن حقیقت را آشکارا بیان می‌فرماید: لؤلؤ حقیقت هیچ‌گاه در بند صدف پنهان نخواهد ماند. اما کلام لؤلؤ همان لؤلؤیی که در اعماق ژرف دریای لامکان یعنی همان اقیانوسی که حقیقت را فقط و فقط در توحید باری‌تعالی جستجو می‌کند و آنگاه که به مرحله‌ی انا الحق می‌رسد نه اینکه خود را خدا می‌پندارد بلکه قطره‌ی ناچیزی که در مسیر حق و حقیقت هدایت شده و با طی طریق و شکوفایی فطرت انسانی خود که همان صفات و اسماء خداوندی که خود حقیقت مطلق است در هنگام آفرینش در فطرت و نهاد انسانی وی دمیده و در کلام آسمانی او را خلیفه خود در عالم خاکی تعیین و امکان رسیدن به درجه ملکوتی و نورانی را برایش فراهم نموده تا با ریاضت و تحمل سختی‌ها صبورانه سر بر سجده‌ی اطاعت نهاده و در این بحر لامکان غوطه‌ور خود را همچون قطره‌ای که به دریای حقیقت وصل شده می‌پندارد و آنجا که می‌گوید:
«مائیم و خدا قلندرانیم» اثبات می‌کند که در آن مرحله جز به الله، به هیچ چیز دیگر نمی‌اندیشد.
به همان الهی که قدرت مطلق، طریقت مطلق، شریعت مطلق و حقیقت مطلق است.
هیچ کدام از ابعاد انسانی که همانا تمام اسماء خداوندی هستند که در فطرت انسان نهاده شده‌اند اگر به تنهایی شکوفا و به کمال برسند امکان وصل به آن بحر لامکان را نخواهند داشت. مگر انسانهایی که همه ابعاد آنها متوازن با استعداد فطری خدادادی، خود را در مسیر صراط مستقیم حق و حقیقت قرار دهند و از ساحل عبور و غرق در دریای حقیقت شده‌اند آنگاه ندای حق سر می‌دهند و می‌گویند:

رسیدم من به دریایی که موجش آدمی خواراست *** نه کشتی اندر آن دریا نه ملاح عجل کار است
شریعت کشتی باشد طریقت بادبان او *** حقیقت لنگری باشد به راه فکر دشوار است

اما برای آنهایی که عنایت بزرگ الهی یعنی هدایت را شامل شده دشوار نیست؛ زیرا با ابراز هدایت اللهی به علم لدنی مجهز و به سوی کمال روحانی انسان هدایت شده‌اند و با سرعت به سمت رضایت کمال مطلق حرکت کرده‌اند. کامل‌ترین مخلوقات خداوند انسان است و در بین انسان و سایر مخلوقات اشرف همه مصطفی و مجتبی و سیدعلی محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که خواجه مرشد در وصف وی می‌گوید:

ای عاشقان ای عاشقان خوبان خوبان آمده *** یک ذره انوار او چون ماه تابان آمده

و سایر اصحاب و اهل بیت و اولاد آن حضرت همچون ستارگانی نورانی برای آنانی که در مسیر پیروی از راه و روش و سنت آن پیامبر گرامی پا نهاده می‌درخشند و مسیر هدایت و رسیدن به حقیقت را نشان می‌دهند. در این میان اهل بیت و نوادگان آن حضرت از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند. خواجه محمد مرشد که روستای محمدی به دلیل دفن ایشان در این محل نامگذاری شده و هم اکنون گنبد سبز و بارگاه وی میعادگاه مریدان و عاشقان طریق اوست. یکی از سادات و از نوادگان آن حضرت است که با 45 سال عبادت، ذکر و ریاضت به کمالات انسانی رسید و حدود دویست و اندی سال پیش فیض کمالات او به دیگران منتقل و تجلی این کمالات انسانی در غزلیات عرفانی وی مشهود است به چند نمونه از غزلیات ایشان می‌پردازم:

در محیط افتاده‌ام لیکن پی آبم هنوز * * * غرق دریا گشته‌ام اما نه سیر آبم هنوز
سال‌هاست کشتی به خشکی می‌برم در بحر عشق *** نیست امکان برون رفتن ز گردابم هنوز
طاق ابروی تو روزی در نماز آمد به یاد *** عمر ما بگذشت که من حیران محرابم هنوز
بر خم زلف تو قلاب گرفتاری زدم *** جان در این سودا شده در بند قلابم هنوز
وعده‌ام دادی که روزی می‌کنی دردم دوا *** لیک من افتاده‌ام بیمار و نالانم هنوز
آفتاب چون رخ نمودی شد نماز من قضا *** سجده کی باشد روا چون ماه تابان است هنوز
از دل حال محمد دوزخش افسرده شد *** لیک من در آتش عشقش در تب و تابم هنوز

نویسنده مقاله: عبدالسلام بزرگ‌زاده (آرشیو بنیاد ایران‌شناسی شعبه‌ی استان سیستان و بلوچستان)
همچنین گفته می‌شود این عارف به طریقت نقش‌بندی منتسب بوده و در قرن نهم هجری بین سال‌های 860 تا 880 هجری قمری وفات یافته است. طبق گفته‌های راویان محلی، او سه فرزند پسر به نام‌های حسین، بلال و حبیب و یک فرزند دختر به نام خدیجه داشته است که گفته می‌شود هم نام با همسر خواجه است. خواجه مرشد نوادگان بسیار می‌داشته است که هم اکنون هم در شهرستان سراوان و روستاهای اطراف سکونت دارند و طوایف دهواری و سیدزاده را تشکیل می‌دهند.

ب) سابقه‌ی بنا و حدود و ثغور آن:

شواهد موجود گویای آن است که بنای مقبره خواجه مرشد، شامل دو اتاق گنبدی شکل ساخته شده از خشت و گل بوده است که با گذشت زمان تخریب شده‌اند و در سال 1382 بازسازی کامل صورت گرفته و سعی شده است که طرح اولیه آن حفظ شود.
تاریخ مشخص و دقیقی از ساخت بنای اولیه این مقبره در دست نیست اما بسیاری از بزرگان منطقه اظهار کرده‌اند که بعد از وفات خواجه، روی قبر وی اتاقی ساخته شده است. در سال‌های اخیر نیز با توجه به ساخت حصار دیواری، محوطه‌ی مقبره از قبرستان عمومی روستا مجزا شده است.

(3) محوطه و معماری کنونی مقبره

مقبره خواجه مرشد محمدشاه بنایی است بازسازی شده به مساحت چهارصد مترمربع در روستای محمدی واقع در نزدیکی شهر سراوان، این بنا از تقدیس خاصی در میان اهالی شهر برخوردار است. این مقبره حیاطی مشخص دارد با دیوارهایی از آجر و بلوک سیمانی و بدون پوشش.
ورودی محوطه دری فلزی به رنگ سبز دارد با ابعاد صد و هفتاد در نود سانتی‌متر که در بالای دیوارهای جانبی آن دو منارک کوچک سی‌سانتی‌متری با آجر و بلوک ساخته‌اند. در قسمت‌های مختلف دیوار و همچنین در زوایای اتصال دیوارها نیز منارک‌های مشابه‌ای ساخته‌اند تا جنبه‌ی تقدس مکان را بیشتر نمایان سازند.
بنای مقبره، شامل فضای مستطیل شکل دو بخشی با دو گنبد سیمانی ساده در دو سوی شمال غرب و جنوب شرق است که یکی متعلق به خود مرشد و دیگری با توجه به اظهارات مردمان محلی، به خواهر وی تعلق دارد که با چند پله به حیاط ارتباط می‌یابد. بنا در اصل بسیار ساده و با خشت خام و ملات گل ساخته است که در دهه‌های اخیر یکی از مریدان شیخ به نام مرحوم سید عبدالرئوف آن را تعمیر و سطح درون آن را با استری از گچ و رنگ پوشانده است.
فضای داخل این زیارتگاه، ساده و تنها عناصر موجود در آن شامل چند طاقچه است که بیشتر جنبه کاربردی دارد تا تزیینی. در این بنا دو کانال کوچک مربع شکل به ضلع ده سانتی‌متر وجود دارد که به جهت تهویه هوا ساخته شده‌اند. از سوی دیگر، برای تأمین روشنایی فضای داخل از لامپ استفاده شده است و دریچه یا نورگیری وجود ندارد.
قبور موجود به صورت پشته‌های برآمده به ارتفاع بین چهل تا پنجاه سانتی‌متر است که با پارچه‌ای سبزرنگ پوشیده شده‌اند. از دیگر عناصر معماری موجود در این بنا، می‌توان به سکویی کوچک به ابعاد پنجاه سانتی‌متر و ارتفاع بیست سانتی‌متر اشاره کرد که برای قرار دادن سنگ ساب و قرآن و... ساخته شده است.

(4) توضیحات تکمیلی و ملاحظات

1. زائران:

بیشتر زائران، اهالی شهر محمدی و روستاهای اطراف هستند. همچنین از شهرستان سراوان شهروندان بومی و افغان‌های مقیم شهرستان هم به این مقبره آمد و شد دارند. با توجه به برگزاری همایش «فرهنگ و تمدن شهرستان سراوان» در اوائل سال 1389 و ارائه مقاله در هفته‌نامه‌های محلی از جمله هفته‌نامه‌ی پر سیمرغ در شناساندن این مقبره به مردم، تعدد زائران در سالهای اخیر بیشتر شده است.

2. نذورات:

به سبب اعتقاد مردم به صاحب مقبره، گروه‌های مختلف اجتماعی و حاجت‌مندان، پس از زیارت مقبره‌ی خواجه، نذورات خود را که شامل گوشت نذری، نان، خرما و ... می‌شود در بین مردم توزیع می‌کنند.

3. موقوفات:

با توجه به مشاهدات و گفتگو با اهالی محلی، این مکان قبرستان قدیمی شهر است که فضایی در حدود چهارصد مترمربع را اهالی دیوارکشی کرده‌اند و دو مقبره‌ در این حصار قرار گرفته‌اند. همچنین دو باب اتاق، حمام و سرویس بهداشتی تحت عنوان املاک وقفی در تملک مقبره مذکور است.

4. مراسم:

درون مقبره چند جلد کلام الله مجید برای استفاده عموم وجود دارد. مردم در روزهای دوشنبه، پنج‌شنبه و جمعه به این مکان می‌آیند و با خواندن فاتحه و قرآن یاد خواجه مرشد و پسرش را گرامی می‌دارند. شب‌های جمعه نیز در این زیارتگاه مشک و عود می‌سوزانند. همچنین در روزهای عید فطر و قربان بعد از اقامه‌ی نماز عید، مردم و نوادگان خواجه در کنار مقبره حاضر می‌شوند و به دعا و نیایش با خداوند می‌پردازند.

5. دفن شدگان:

در این مکان دو مقبره وجود دارد که یکی متعلق به فرزند خواجه مرشد است. در بیرون مقبره و نزدیک به مقبره نیز قبری هست که با سنگ مرمر تزئین شده است و شناسنامه‌ای به شرح زیر دارد:
«مرحوم سید پیرمحمد (حاجی صاحب) سیدی، نام پدر: سید نیاز محمد، متولد: 1286».
همان‌گونه که در داخل مقبره و در فاصله شش متری از مزار خواجه مرشد، اتاقی گنبد شکل با مساحت دوازده مترمربع و دیوارهایی به ارتفاع سه متر و بیست سانتی‌متر وجود دارد که فضای داخل آن با رنگ سبز نقاشی شده است و دو قبر در آن دیده می‌شود. یکی از این قبرها را متعلق به پسر خواجه مرشد به نام حسین می‌دانند و دیگری متعلق به شخصی به نام سید خواجه غوث بخش است که مشخص نیست فرد مذکور چه رابطه‌ای با خواجه مرشد و خاندانش دارد. این اتاق برق‌کشی است و در فاصله‌ی یک متری از گنبد چسبیده به دیوار، پنجره‌ای به ابعاد سی‌ سانتی‌متر در بیست سانتی‌متر ساخته شده است که برای روشنایی و تهویه‌ی هوا از آن استفاده می‌شود. مصالح دیوارها و گنبد از خشت و گل و فضای داخلی گچ و رنگ شده است. کف اتاق موزاییک و جا نمازهایی به ابعاد نود سانتی‌متر در شصت سانتی‌متر به رنگ‌های مختلف پهن شده است. بر روی هر دو قبر، پارچه‌های قرمز رنگی گسترده شده که قبر فرزند خواجه مرشد بزرگ‌تر و مشخص‌تر است. در قسمت سمت چپ در ورودی، تابلویی قرار دارد که چهار سوره قرآن بر روی آن نوشته شده و به دیوار آویزان است. در ورودی نیز چوبی و در ابعاد یک متر و ده سانتی‌متر در یک متر و هفتاد سانتی‌متر ساخته شده است که به نظر می‌آید قدمتی طولانی ندارد.

6. متولیان و خادمان:

در سال‌های دور حنیفه متولی و خادم مقبره بود که در حال حاضر، بینایی خود را از دست داده و بیمار است. پس از ایشان، فردی امین از اهالی شهر محمدی به نام صدیق شیخ‌زهی به عنوان متولی مقبره، نگهداری آن را برعهده داشته است. در حال حاضر، دو تن از نوادگان خواجه مرشد به نام یوسف سیدزاده و احمدعلی سیدزاده نگهداری این مکان را برعهده دارند.

راویان محلی:

بیژن سید زاده میرزایی؛ شیخ زهی؛ درزاده؛ سپاهیان؛ خدادادی (از اهالی شهر محمدی و روستاهای اطراف).

تحقیق میدانی:

1388-1389
منبع مقاله :
کمالیان، امین‌رضا؛ (1390)، شماری از مقبره‌های استان سیستان و بلوچستان شهرستان‌های ایرانشهر، تهران: بنیاد ایران‌شناسی، چاپ اول.